۱۳۸۹ شهریور ۹, سه‌شنبه

سیگار پشت سیگار

خمیازه های کشدار
شب گوشه ای به ناچار
سیگار پشت سیگار
این روح خسته هر شب
جان کندنش غریضیست
لعنت به این خودآزار
سیگار پشت سیگار
در انجماد یک تخت
این لاشه منفجر شد،
پاشیده شد به دیوار
سیگار پشت سیگار

بر سبزه های این پارک
به زیر نور مهتاب
خوابیده بی سر انجام،
درگیر یک معما
مردی تکیده بیزار
سیگار پشت سیگار
از دور سایه ای غریبه
این بار دیگر خودش است
آری؟ خیر؟ شک و شروع انکار
سیگار پشت سیگار

مُردم ازاین رهایی،
در کوچه های بن بست،
انگار که نه انگار
سیگار پشت سیگار
درلا به لای هر شب،
این صحنه تا ابد هست:
مردی به حال اقرار
سیگار پشت سیگار

دوستان خائن من
در لابه لای افکار
خوابند عین کفتار
سیگار پشت سیگار
یاد تو بود و افسوس
روبرو، عکس تو بود و لپ تاپ
کوبیدمش به دیوار
سیگار پشت سیگار
مبهوت رد دودم
این شکوه ها قدیمیست
تسلیم اصل تکرار
سیگار پشت سیگار
ته مانده های سیگار،
در استکانی از چای
هاج اند و واج انگار
سیگار پشت سیگار
کنسرو شعر سیگار،
تاریخ انقضا خورد:
سه و یک،ممیز ِ پنج
سیگار پشت سیگار

خودکار من قدیمیست
گاهی نمینویسد،
یک مارک بی خریدار
سیگار پشت سیگار....

۴ نظر:

غریبه 92 گفت...

اون خط تختش اینبار ، خیلی باحال بود انگار .. سیگار پشت سیگار ..
بیا .. منو هم سیگاری کردی رفت .. رفیق ناباب به تو میگن دیگه :-))
پسر خوب ، تو که اعصاب نداشتی لااقل عکسو می کوبوندی به دیوار چرا لب تابو کبوندی ..
ولی انصافن شعر قشنگی بود .. خوشم اومد ..
حالا که سیگاریمون کردی ، چی می کشیم ؟ :-))

ناشناس گفت...

ممنون، قشنگ بود اما سیگار عمرت رو کم می کنه. برای رابطه هم خوب نیست.
کمتر گی یی پیدا میشه که از سیگار خوشش بیاد اما فتیش اسموک هم فقط برای قیافشه، باز از دودش خوششون نمی یاد! بهتره کمش کنی و خیلی کم ِ کم!
----
از نظر تایپ و نگراش و قانون های درست نگارش کردن خوب نمی نویسی. من به ویراش خودم برات ترانه این پستست رو میل می کنم.
----
جدا تو ترانه میگی. تو ترانه سرای لایف هستی عزیزم

ناشناس گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
ناشناس گفت...

ببخشید ولی من نظر خودم رو دادم و تو نظر خودت رو همشه اعمال کن!
بوووووووووس داداشی هم حس من